جدول جو
جدول جو

معنی بابلی خوردن - جستجوی لغت در جدول جو

بابلی خوردن
(مُ ءَ لَ)
بسحر بابلی فریفته شدن:
خلق از آن سحر بابلی کردن
دل نهاده ببابلی خوردن.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ نَ بَ)
گول خوردن. فریب خوردن. (غیاث اللغات) (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(بِ لِ خوَرْ / خُر دَ)
قابل اکل. خوردنی
لغت نامه دهخدا
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
خوردنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
صالحةً للأكل
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
Eatable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
comestible
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
comestível
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
可食用的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
খাওয়া যায়
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
کھانے کے قابل
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
กินได้
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
yenilebilir
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
食べられる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
먹을 수 있는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
אכיל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
खाने योग्य
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
eetbaar
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
commestibile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
comestible
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
їстівний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
съедобный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
jadalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
dapat dimakan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی